اما تو نیستی
حالا دیگر تو نیستی نازنین، تو با صورت خندانت که به خانه کودک جان میبخشیدی، دیگر در کنار ما نیستی. جای خالی تو در تمام کوچهپسکوچههای شوش و هرندی هر روز بیشتر میشود. تو باید میبودی تا از درد کودکان حرف بزنی؛ مثلا مصاحبهای در روزنامه میکردی ولی آنقدر میگفتی تا تمام نگاهها جلب کودکان آسیبدیده …